۱۳۸۹/۰۲/۲۰

گزارش بازدید از باغ لاله گچسر

با سلام و آرزوي سلامتي و تبريك روز كارگر و هفته معلم

از صبح جمعه كه برنامه دشته به كندر رو طي مي كرديم ، حال و هواي لاله اي داشتم تصور رقص گلهاي رنگا رنگ لاله و بوي خاك باران خوردة باغ به مشامم مي رسيد ، با خانم ها مالكي و پور اصغر يان(خانم معلم) ، آقايان رحماني و سليماني تصميم گرفتيم تصورمون رو به واقعيت تبديل كنيم ، با هماهنگي هاي خانم مالكي ، قرار شد روز شنبه 11/02/89 ساعت30 : 13ميدان كرج ايستگاه گچسر باشيم كه متأسفانه بنده با تأخير رسيدم كه مجدداً از دوستان عذرخواهي مي كنم .

علاقمنداني كه در اين برنامه با ما بودند : خانم پور اصغريان به همراه مادر و خواهر ـ من به همراه دختر و برادرم ـ خانم مالكي ـ آقايان رحماني و سليماني به همراه خرچنگشون(9 نفر)

ساعت 5/3 به باغ رسيديم هوا ابتدا باراني و بعد آفتابي شد و اين تغير جو لطافت وزيبايي طبيعت رو بيشتر نشون مي داد جاده هم خدا رو شكر خلوت بود و راحت رسيديم . درب ورودي باغ با آقاي كتابي و خانواده روبرو شديم كه پس از گرفتن عكس يادگاري از آنها جدا و به بازديد و عكاسي از مناظر زيبا مشغول شديم . بازديدكنندگان با لحجه هاي مختلف از راه هاي دور و نزديك آمده بودند ... اما هدف ها يكي بود و همه سربه زير نگاه ها را به زمين دوخته و از تنوع رنگ وطراوت گلهاي لاله لذت مي برد . (البته ناگفته نماند كه امسال تنوع رنگها و مدلها كمتر بود ) .

از اين سفر كوتاه ولي به ياد ماندني درس خيلي بزرگي از كار خوب آقاي سليماني گرفتم كه گفتنش خالي از لطف نيست و اما قضيه از اين قرار بود كه آقاي سليماني پس از چندين ساعت پشيماني و عذاب وجدان از زنداني كردن خرچنگ ، تصميم گرفت اون زبان بسته رو به دامان طبيعت برگردونه ، ميشه نتيجه گرفت هر چقدر هم كه روزگار سخت و خشن باشه ، آدما مي تونن مهربون باشن و حتي به يك جاندار كوچك هم صدمه نزنن ... اينجانب هم از طرف خرچنگه و هم از طرف محيط زيست از آقاي سليماني تشكر مي كنم .

حدود ساعت 5/4 بود از باغ خارج و بعد از خريد گل با اتوبوس به كرج برگشتيم . ياد و خاطره اين روز خوب رو با خوردن آجيل و ميوه و بستني ماندگارتر كرديم .

گزارش : میترا محمودی

هیچ نظری موجود نیست: